مارال ( قصه ها ، شعرها و یادداشت های علیرضا ذیحق)

مارال ( قصه ها ، شعرها و یادداشت های علیرضا ذیحق)

نقل مطالب ترکی و فارسی این وبلاگ در مطبوعات، کتب و شبکه های اجتماعی با ذکر نام نویسنده بلامانع است. alirezazihagh@gmail.com
مارال ( قصه ها ، شعرها و یادداشت های علیرضا ذیحق)

مارال ( قصه ها ، شعرها و یادداشت های علیرضا ذیحق)

نقل مطالب ترکی و فارسی این وبلاگ در مطبوعات، کتب و شبکه های اجتماعی با ذکر نام نویسنده بلامانع است. alirezazihagh@gmail.com

تاریخچه ی داستان نویسی به زبان ترکی در آذربایجان / علیرضا ذیحق

http://s3.picofile.com/file/8208339784/zihagh.jpg علیرضا ذیحق

تاریخچه ی داستان نویسی به زبان ترکی در آذربایجان

 در بررسی ادبیات آذربایجان در سرحد های ایران ( آذربایجان جنوبی) ، ادبیات داستانی به عنوان یک ژانر مستقل ادبی ، از سال 1300 ه.ش آغاز می شود .در 1300 خورشیدی بوده که نخستین نمونه های  مدرن داستانی به زبان ترکی آذربایجانی  در ایران خلق شده و در این میان " عباس پناهی ماکویی " به عنوان یک پیشگام محسوب می شود .  اولین قصه ی وی " پریشان " بوده که آن را در روزنامه" فکر " منتشر کرده است .


http://s3.picofile.com/file/8208339784/zihagh.jpg  علیرضا ذیحق


تاریخچه ی داستان نویسی به زبان ترکی در آذربایجان


در بررسی ادبیات آذربایجان در سرحد های ایران ( آذربایجان جنوبی) ، ادبیات داستانی به عنوان یک ژانر مستقل ادبی ، از سال 1300 ه.ش آغاز می شود .در 1300 خورشیدی بوده که نخستین نمونه های  مدرن داستانی به زبان ترکی آذربایجانی  در ایران خلق شده و در این میان " عباس پناهی ماکویی " به عنوان یک پیشگام محسوب می شود .  اولین قصه ی وی " پریشان " بوده که آن را در روزنامه" فکر " منتشر کرده است .

یکی از قصه نویسان مطرح ِ دیگر در دوره ی اول قصه نویسی آذربایجان ( 1300- 1324- ه.ش) ، " علیقلی کاتبی " بوده که داستانی از وی  با نام " وولقان / آتتشفشان "  در  1320منتشر می گردد.

در این دوره تاریخ آذربایجان با کشمکش های اجتماعی و  سیاسی  بسیاری همراه بوده و ضمن تقارن با سالهای جنگ جهانی دوم ، تشکیل حکومت ملی آذربایجان توسط سید جعفر پیشه وری را نیز ارمغان داشته است .موضوع غالب داستان هایی که در آن دوره توسط نویسندگان نوشته شده  ،  ضمن یدک کشیدن ردی از ایدئولوژی حاکم بر شوروی ، پاره ای مطالبات نوین را هم در افکار عمومی جا می انداخت . از مضامین عمده ی قصه ها ، عشق به آزادی ،حس وطن پروری، احیاء زبان مادری ، گذران مردم و پرداختن به دستاوردهای حکومت ملی آذربایجان بوده است . در دوره ی حکومت ملی ، زبان آذربایجانی زبان رسمی دولت اعلام شد و از حمایت های ریشه دار مردمی برخوردارگردید. انتشار مطبوعات و کتب مختلف ادبی به زبان ترکی آذربایجانی در این دوره رونق و گسترش فراوانی یافت و نمونه های بدیعی از داستان های امروزی توسط نویسندگان مختلفی از جمله علیقلی کاتبی ، فتحی خشکنابی، قهرمان قهرمانزاده و ... در آن نشریات به چاپ رسید . درپایان دوره یکساله ی حکومت  خود مختارفرقه ی دموکرات آذربایجان که با فاجعه ای از کشتار ها ، زندان ها ، تبعیدها، گم گشتگی ها و مهاجرت ها قرین گردید ، فرهنگ و ادب آذربایجان تولدی نوین را شاهد شد و افقی فراروی ملیت های ایرانی گشوده شد که می توانستند ضمن حفظ روحیه ی ایرانی و ایراندوستی ، گامهایی را برای ارتقاء فرهنگ و زبان مادری خود بردارند . دراین یکساله کتاب های درسی مختلفی تألیف شد که مجموعه کتابهای درسی " آنا دیلی / زبان مادری " هنوز هم جزو بهترین منابع برای شناخت عمق و ژرفای ادبیات آذربایجانی  برای سنین مختلف محسوب می شود . از جمله چهره های برجسته ی ادبیات داستانی این دوره " عباس پناهی ماکویی " نویسنده ی رمان های تاریخی ِ " ستارخان " و" خیابانی " بود که به ناچار از وطن مهاجرت کرد و جریان شکل گیری و تکامل ادبیات آذری در ایران – با از دست دادن چنین استعدادهای توفنده و جوان - با ضرباتی مهلک  مواجه شد .

در دوره ی پهلوی اول تا انقلاب 1357 ه. ش ، با قدغن شدن زبان ترکی و ممنوعیت چاپ و نشر هرگونه اثری به زبان ترکی ، فقط تنی چند توانستند که آثار داستانی خود را در خلوت و انزوا بیافرینند و با به جان خریدن هرگونه تهدیدو شکنجه ای ، گاه باا سامی مستعارو گاه حقیقی  به نشر قاچاق آثارشان اقدام کنند که از این میان می توان به " گنجعلی صباحی، علی تبریزی، صمدبهرنگی ( با  متن ترکی قصه ی تلخون ) و غلامحسین ساعدی با نمایشنامه " قورد لار / گرگها " اشاره کرد .

بعد از پیروزی انقلاب 1357 و رهاوردهایش از نظر آزادی های ملی و مدنی برای خلق های ایران، بار دیگر ملیت های ایرانی از جمله آذربایجانی ها توانستند که آثار خلاقه ی ادبی به زبان مادری خود رادر  قالب مطبوعات و کتابهای مختلف منتشر کنند. از میان چهره های نام آور نویسندگی در سالهای آغازین انقلاب اسلامی ایران که حضوری فعال در نوشتن داستان داشتند ، می توان به نویسندگانی چون حبیب ساهر، علیرضا ذیحق ، مرتضی مجدفر، حسین فیض الهی وحید و ... اشاره کرد .

در این دوره مطبوعات زیادی از جمله مجله های وارلیق  ( به سردبیری دکترجواد هیئت )، یولداش ، انقلاب یولوندا ، یئنی یول ( به سردبیری دکتر حسین محمدزاده صدیق )و دده قورقود ( به کوشش های علیرضا ذیحق و حسین فیض الهی وحید ) و ... پا به عرصه حیات گذاشته و به نشر و ترویج ادبیات آذربایجان به زبان ترکی کوشیدند که بخش داستانی ِآن نشریات  ، بخصوص در مجله " دده قورقود " پررنگ تر بوده است .

 بعد از سال 1363 خورشیدی ، اکثر نشریات ترکی  به جز مجله وارلیق، به محاق تعطیلی کشیده شد و تا سال 1369 که  روزنامه کیهان مجله " یول/ راه " راانتشار داد شاهد یک خلأ موقت تاریخی در انتشار مطبوعات ترکی بودیم و بالطبع رکودی در رشد ادبیات داستانی و منثور آذربایجان . در مجله یول نویسندگانی مثل " علی احمدی آده / ع. اورمولو " ،اسماعیل هادی ، بهروز ایمانی و" علیرضا ذیحق/ ع. آغ چایلی " و ...  با نشرنمونه هایی ازنثر ها و نوشته های داستانی ، به جریان داستان نویسی آذربایجان توانی نو رساندند.  در این سالها مجموعه داستان های ترکی ِ" قارا چوخا " از ناصر منظوری ، " قوی اولسون اون " از دکتر محمد تقی ذهتابی و پیش ترها در سال 1361 مجموعه داستان  مشترک" آذربایجان گولوشی/ طنز آذربایجان " از علیرضا ذیحق و حسین فیض الهی وحید ، کارهایی بودند که در حوزه ی  ادبیات داستانی آذربایجان ، جای خاصی را برای خود اختصاص می دادند .

درسالهای بعد از انتخابات 1376 و به قدرت رسیدن جریان اصلاح طلب در نظام جمهوری اسلامی ایران ، انتشارکتب و نشریات دوزبانه ی ترکی - فارسی ، با شدت بیشتری همراه شد وبا ظهور قصه نویسانی جوانی همچون حمید رستمی ( آرغیش ) و رضا خلیلی (طوغرول آتابای ) و ... ، ادبیات داستانی آذربایجان به تداوم تجربه ها و حیات خود کوشید .

از چهره های جدیدی که در فواصل سالهای 1376 تا 1380 به نشر قصه در قالب کتاب و لابلای صفحات مطبوعات اهتمام ورزیدند می توان به باقر رشادتی ، حمید آرغیش، عزیز محسنی ، علی داشقین ،آغداشلی و ... اشاره کرد .

بعد از سال 1380 ، انتشار نشریات دانشجویی به زبان ترکی که فقط پنج و شش سالی پایید و بعد با تنگناهایی مواجه شد ، خونی تازه درر گهای ادبیات داستانی ایران تزریق کردکه از نشریات شاخص آن چندسال می توان به مجله های " سحر" ، ،" یاشیل یول " ، " یاشماق " و ... اشاره کرد .

در دهه ی نود ( 1380-1389) چند نشریه رسمی هم بود که برای اعتلاء ادبیات داستانی آذربایجان کوشش های فراوانی انجام داد که یکی هفته نامه " نوید آذربایجان " بود و دیگری هفته نامه " اورین خوی " و همچنین ماهنامه بین المللی " کؤرپور" به کوشش قاسم ترکان و ماهنامه اندیشه فرهنگی ( از شماره 14 الی 26 ) .

اما از سال 1380 خورشیدی ، با رواج اینترنت و نشر کتابهای الکترونیکی و وجود سایت ها  و بلاگ های ادبی و فرهنگی ، تلاش فزاینده ای برای درج آثار داستانی صورت گرفته که حتی آن آثاربعد ازدرج فضای مجازی به شکل کتاب  های متعددی منتشر شده اند و تاریخ ادبیات داستانی آذربایجان را متحول و رنگارنگ نموده اند . اکنون نویسندگانی چون نگار خیاوی ، ملیحه عزیز پور ، شهریار گلوانی ، لاله جوانشیر ، محمد صبحدل ، صالح عطایی ،حمید آرغیش ، مرتضی مجدفر، یوسف بهنمون و ... با خلق داستان های مدرن ، ادبیات داستانی آذربایجان را دچار تحول ، نو آوری  ،  و رشد وکمال کرده اند و این درخشندگی ، با یاری از فضای مجازی روزبه روز شکوه بیشتری می یابد .

 

 دی آیی 1389

 

-------------------

1- در نوشتن این مقاله از یادداشتهای  " حمید آرغیش " در کتاب " 80 ایل حکایه میز" ، به عنوان یک منبع موثق و ارزشمند استفاده شده است .( ع. ذ )

نظرات 1 + ارسال نظر
میثم درستی شنبه 7 آذر 1394 ساعت 14:35 http://dorosti5.blogfa.com

سلام بر استاد ذیحق عزیز
وبلاگ جدید عالیست
به وبلاگ من هم سر بزنید
منتظر نظرات خوبتان هستم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.