مارال ( قصه ها ، شعرها و یادداشت های علیرضا ذیحق)

مارال ( قصه ها ، شعرها و یادداشت های علیرضا ذیحق)

نقل مطالب ترکی و فارسی این وبلاگ در مطبوعات، کتب و شبکه های اجتماعی با ذکر نام نویسنده بلامانع است. alirezazihagh@gmail.com
مارال ( قصه ها ، شعرها و یادداشت های علیرضا ذیحق)

مارال ( قصه ها ، شعرها و یادداشت های علیرضا ذیحق)

نقل مطالب ترکی و فارسی این وبلاگ در مطبوعات، کتب و شبکه های اجتماعی با ذکر نام نویسنده بلامانع است. alirezazihagh@gmail.com

مکتوبات / نیروی شگفت رسالت / علیرضا ذیحق

علیرضا ذیحق


مکتوبات


نیروی شگفت رسالت


در رونمایی از یک کتاب فولکلور ، نویسنده که بیش از 30 سال از عمرش را پای گردآوری ، بازنویسی به زبان اصلی  و ترجمه ی آنها  به زبان فارسی گذاشته بود ، در فرصتی که به او دادند تا در مورد آن اثر که مرواریدی از اعماق توده ها بود  سخن بگوید جز جملاتی چند هیچ نگفت و اما سخت به دل نشست و ماندگار بود . اوچنین گفت :

در روزگاری که به قول فروغ فرخزاد ، نان نیروی شگفت رسالت را مغلوب کرده است و هیچکس نمی داند نام آن کبوتر غمگین که از دلها گریخته ایمان است ، ناگاه با قصه ها به شهر شعر ها و شورها پامی گذاری  و لحظه های آبی را دیوانه وار تجربه می کنی و سهم تو می شود گردش حزن آلودی در باغ خاطره ها و شاید هم بهتر است بگویم در نگارستان حماسه ها و محبت ها ، نگارنده ی دلتنگی هایی می شوی که آدمهایش همچون پرنده ها روزنامه نمی خوانند و کتابها در شاخ و برگ درختان در پیله های تنهایی گرفتار می مانند . اما چه باک که پرستو ها در گودی انگشتان جوهری ام تخم خواهند گذاشت و به قول احمد شاملو ، انسان دشواری وظیفه است .

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.