گفتگوبا علیرضا ذیحق در زمینه ی کتاب و مسائل نشر / علی حاجی وند
1-مختصری از بیوگرافی، سطح تحصیلات و سوابق اشتغال قبلی و فعلی خود را بفرمایید.
علیرضا ذیحق هستم متولد 1338 در خوی که شغل ام معلمی بود و لیسانس علوم تربیتی دارم. غیر از معلمی مدتی هم کار روزنامه نگاری کرده ام، از جمله سردبیری نشریه هایی چون «دده قورقود»، «اورین خوی»، «اندیشۀ فرهنگی»، «هفته نامه خوی» و «بنیاد قلم».
گفتگوبا علیرضا ذیحق در زمینه ی کتاب و مسائل نشر / علی حاجی وند
1-مختصری از بیوگرافی، سطح تحصیلات و سوابق اشتغال قبلی و فعلی خود را بفرمایید.
علیرضا ذیحق هستم متولد 1338 در خوی که شغل ام معلمی بود و لیسانس علوم تربیتی دارم. غیر از معلمی مدتی هم کار روزنامه نگاری کرده ام، از جمله سردبیری نشریه هایی چون «دده قورقود»، «اورین خوی»، «اندیشۀ فرهنگی»، «هفته نامه خوی» و «بنیاد قلم».
2- سبک بیان و زبان شما چیست و در چه حوزه هایی فعالیت می کنید؟
حوزه فعالیتهای هنری من در زمینه قصه نویسی است و در سایر حوزه های نویسندگی نیز از جمله پژوهش در فرهنگ مردم آذربایجان، نقد ادبی، گردآوری فولکلور آذربایجان نیز فعالیت دارد. شاعر هم هستم و به زبانهای ترکی و فارسی مجموعه اشعاری دارم.
3- آیا با انجمن های ادبی و نهادهای فرهنگی و ادبای شهر و استان ارتباط و همکاری دارید؟
ارتباطی با انجمنهای ادبی شهر ندارم و فقط با «خانه فرهنگ زریاب» در خوی مرتبط هستم که تاکنون چندین سخنرانی در رابطه با مسائل ادبی و نقد کتاب ارائه نموده ام. دوستی ام با اهل قلم نیز خارج از محدوده ی انجمن هاست .
4- آثار منتشر شده ی خود را نام برده، منحصراً معرفی نمایید، اگر اثری مجوز نگرفته، علت عدم انتشار و چاپ آن را توضیح دهید.
آثار منتشر شده من:
الف) 1- آذربایجان گولوشی، 2- قشقایی ائل ادبیاتی، 3- غلام حیدر داستانی، 4- عطش (مجموعه شعر)، 5- ایتگین اولدوز (مجموعه داستان به زبان ترکی)، 6- زخم شیشه (مجموعه داستان)، 7- عروس نخجوان (رمان)، 8- احمد ایله عدالت داستانی، 9- خوی ناغیل لاری10- زنی به نام آتش (داستان بلند)، 11- حماسه و محبت در ادبیات شفاهی آذربایجان12- رقص مرگ در میهمانی آتش ( نقد و بررسی قصه های ذیحق )
ب) آثاری که مجوز انتشار نگرفته اند:
1-شبهای استانبول (رمان) 2- اعلان عشق در باکو (رمان)، این کتابها علیرغم رعایت اصلاحیه های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هنوز اجازه چاپ دریافت نکرده اند و حدود 6 سال است که علیرغم مکاتبه های متعدد توسط ناشر، نتیجه ای حاصل نشده است.
5- چنانکه آثاری از شما در جشنواره ها و همایش های منطقه ای، استانی و کشوری ارائه گردیده و یا منتخب بخش داوری بوده و امتیاز و مقامی کسب نموده اید، با ذکر تاریخ و موضوع هر کدام را تشریح کنید.
مقام خاصی در جشنواره های کتاب نداشتم و صرفاً در سال 94 یکی از آثارم به نام " خوی ناغیل لاری" کتاب برتر خوی شناخته شد که توسط خبرگزاریهای مختلف انعکاس یافت.
6- وضعیت فرهنگ، هنر و ادبیات استان را چگونه ارزیابی می کنید؟
فعالیتهای پراکنده و فردی بسیار زیاد است و اما متولی مورد نظر که باید اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی باشد، بیشتر از آن که مشوقی برای هنرمندان باشد بعضاً موجبات دلسردی اهل قلم و هنر را سبب میشود. مثلاً انجمن های ادبی در بیشتر شهرها وجود دارد اما بودجۀ لازم در اختیار آنها قرار نمی گیرد. طوری که حتی امکان پذیرایی از مدعوین و بودجه ی دعوت از اساتید را ندارند.
7- نظرتان راجع به «آزادی اندیشه و قلم» و «جایگاه نقد و نقادی» چیست؟
آزادی اندیشه و قلم، در حیطه ی خطوط قرمز قرار دارد و وقتی هر کتابی باید قبل از چاپ بررسی شود و مجوز بگیرد و یا که سالها در انتظار مجوز بسوزد طبیعی است که در این خصوص مشکل داریم. حتی سانسور خود خواسته هم بعضاً حریف سلیقه های فردی و گروهی ممیزی های اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی نمی شود. مطبوعات هم یک چنین وضعیتی دارند و هر چند قبل از چاپ کنترل نمی شوند و فقط سردبیر و مدیر مسئول است که تصمیم می گیرند اما همچنان پیش فرض های تعریف شده در اذهان نویسندگان، موجبات خودسانسوری را باعث می شوند.
جایگاه نقد و نقادی هم واقعاً خالی است. خلأ حاصله در این خصوص چنان شدید است که بعضاً نویسندگان شک میکند که اثری هم نوشته یا نه؟ چون مورد نقد و ارزیابی قرار نمی گیرند. خصوصاً مطبوعات هم در این زمینه کوتاهی میکنند و به معرفی آثار منتشر شده محلی اقدام نمیکنند. البته تهران، وضعیتی استثنایی دارد و مراودات فرهنگی وسیعی دارد که شهرستانی ها ازاین نظر بی نصیب اند. در جامعه ی فرهنگی تهران هم، نویسندگان و هنرمندان شهرستانی علیرغم غنای آثارشان جدی گرفته نمی شوند و سکوتی غیرمنصفانه را شاهد هستیم.
8- در حوزه ی فعالیت خود، چه کسانی را شاخص و تأثیرگذار می شناسید؟ لطفاً چند نفر نام ببرید؟
در حوزه ی فعالیتهای مرتبط با قصه نویسی به زبان فارسی افرادی چون میتراداور، علیرضا عطاران (علی آرام)، فریبا حاج دایی و ... را به خاطر تکنیک و مضمون آثارشان دوست دارم و اما در قصه نویسی به زبان ترکی از چهره های معاصر به نامهایی چون رقیه کبیری، حمید رستمی (آرغیش) و ... باید اشاره کنم که کارهای در خوری ارائه کرده اند. البته با غولهایی چون «احمد محمود»، «غلامحسین ساعدی»، «صمد بهرنگی» و ... کاری ندارم که به هر حال افراد شاخص و تأثیرگذار برای همۀ نسلها هستند.
9- در خاتمه، اگر نظر و پیام خاصی دارید، بفرمایید.
در خاتمه باید از کسادی بازار چاپ و نشر صحبت کنم که متأسفانه در هجوم فضاهای مجازی و شبکه های اجتماعی توجهی به مطالعه و کتابخوانی نمی شود و اگر نویسنده خودش سرمایه ای نداشته باشد، کتابهایش امکان چاپ نخواهند داشت. چون ناشران از این وضعیت متضررند و سرمایه گذاری انجام شده توسط آنها برگردانده نمی شود. فرهنگ کتابخوانی دچار آسیبهای فراوانی است و در سبد کالای خانواده ها، کتاب جایی ندارد. تیراژ کتابها چنان کاهش یافته که ناشری اسم و رسم دار از تیراژ صد نسخه ای و حتی پنجاه نسخه ای کتابها صحبت میکرد.
البته آثار شعرا و نویسندگان کلاسیک که اسم و رسمی دارند مستثنی هستند و ستون نشر کتاب را تشکیل می دهند . ناگفته نماند که منظور من در مبحث کتاب ،آثار خلاقه ی ادبی است .
94/11/26
سلام استاد
ممنون از ابراز لطف و محبت شما
از همکاری تان بسیار ممنونم.