رویا ( نقد ، مصاحبه و ترجمه ی شعرهای منصوره اشرافی به زبان ترکی )
علیرضا ذیحق
گفت و شنودی با منصوره اشرافی
شاعر ، نویسنده و نقاش
منصوره اشرافی هنرمندی متعهد است که هم شعر می نویسد و هم نقاشی می کند . در هردو زمینه تلاشی فراگیر دارد و اما نقد ها و یادداشتهای ادبی او ، با بینش ژرفی که وی از تاریخ نقد و نظریه های ادبی دارد و شناخت اش از ادبیات معاصر ، بخشی دیگر از خلاقیت وی را نیز بازتاب می دهد . در " مجموعه شعر " این تاج خار" و دیگر اشعاری که از وی در مطبوعات و سایت های مجازی منعکس شده ، وی را شاعری می بینیم که نبض خیابان در شعرش می تپد و انسان و شأن زمینی اش ، تقدسی چون صورت مثالی آدمی- که آدمیت اش هست- دارد . شعرهایش لبریزاز تصویر و استعاره ، به سادگی گرایش دارند و عین عریان کردن روح آدمی ، باز بانی نمادین وخاص ، در استتارآن نیز می کوشد .
ادامه مطلب ...
منصوره اشرافی
ترجومه : علیرضا ذیحق
1
مظنون
کلمه
اَل بومباسی دئییل دی
ضامینین چکیب آتالار
نوقطه لین پاتلاییشی تکرارلانا
سونسوز بیر چوخالماغینان .
آما
توتوقلویورلار
دؤوره سینه تیکانلی مفتیل چکیرلر
وگاهدان ، قارا بیر مربع ده
گولله لی ییرلر .
علیرضا ذیحق
منصوره اشرافی ، شاعری دلْداده به فوج اختران
در قطعه شعرهای منصوره اشرافی آنچه که بیش ازهمه به چشم می خورد شور و شرار شاعرانه ی آنهاست و انعکاس تصویری از دنیایی که شرنگِ تلخ بودن ،آدمی را به دشواریِ وظیفه در زمان فرا می خوانَد و باید که " در دایره ی اجبار و بیهودگی " کیمیاگری مصلوب بود و با " کتیبه های هرگز نخوانده " پیوند خورد .
شعر ی از منصوره اشرافی / ترجمه : علیرضا ذیحق
بیر وطنه فیکیرله شیره م کی سنسن
آما وطن
سئرچه لرین آوازی اولمادان وطن اولارمی ؟
کؤنلومده قوشلارین غوغاسی دیر
کی اگر ، بازولارین پناهیندا
سینه ن گئنیش لیک بوغدالیقینا
باشیمی قویام
اونون پایتختینی ،
تکجه
مین قوشون آوازی نین اولدوزو
دولدورا بیلر .