مکتوبات / آداب و احوال نشریات شهرستانی / علیرضا ذیحق
از دوستان فرهیخته یکی که یدی طولانی در امر روزنامه نگاری داشت در آداب و
احوال نشریات شهرستانی چیزی گفت که دریغ ام آمد در دفتر یادداشت ام ننویسم
. او چنین می گفت :
.
مکتوبات / آداب و احوال نشریات شهرستانی / علیرضا ذیحق
از دوستان فرهیخته یکی که یدی طولانی در امر روزنامه نگاری داشت در آداب و احوال نشریات شهرستانی چیزی گفت که دریغ ام آمد در دفتر یادداشت ام ننویسم . او چنین می گفت :
تیر
ماه 94 بود که پیشنهاد سردبیری هفته نامه... را دریافت کردم و بعد از کش و قوسی
قرار شد که از اول مرداد ماه مشغول کارشوم . کش و قوس ها هم مربوط به شرط و شروط
ها بود مبنی بر انتشار منظم نشریه ، عدم دخالت در کار سردبیر واین که مدیر نشریه
فقط سرمقاله اش را بنویسد و تمام . اما از شماره دوم بود که دخالت ها شروع شد و
این که فلان مطلب باید حذف شود و فلان مطلب کوتاه و صفحات ترکی کم شود و از فلانی
نباید مطلبی چا پ شود و هزار و یک اما و اگر دیگر . از جمله دادن یادداشت هایی
بدون ذکر نام نویسنده . سرمایه ی لازم برای چاپ هفته نامه هم در موعد مقرر تأ مین
نمی شد و در عرض 6 ماه عوض 24 شماره ، فقط 9 شماره چاپ شد . سه چهار مورد هم مردم
به خاطر چاپ بعضی خبرها و گزارشها تهدید به شکایت کردند که دو مورد آنها جدی شد و
درد سر ساز و بگذریم که در نشریات شهرستانی تا بخواهی دست روی مسائل اجتماعی و
انتقادی بگذاری عوض دولت ، ملت است که سرو
صدا راه می اندازد . متأسفانه چندتا از نوشته ها هم به قلم مدیر نشریه بود که بی
نام چاپ شده بود و من از ابتدا مخالف چنین رویه ای بودم . حتی کارنشریه کشیده بود
به چاپ سفارش های فامیلی مدیر نشریه که فلانی از آشناهاست واز این مسائل . اما شاید
این سؤال مطرح شود که چرا علیرغم این همه عهد شکنی و به سخره گرفته شدن شخصیت
سردبیر ، من همچنان در سردبیری نشریه دوام آوردم . نخست این که از شماره دوم ابتدا
نام ام را از سردبیری حذف کردم که مدیر هفته نامه مخالفت کرد و دیگر این که به خاطر حرف مردم و شایعاتی که
در یک شهر کوچک پشت سر آدم راه می افتد ، ترجیح دادم چندماهی هم که شده دوام
بیاورم تا زمینه های لازم برای انصراف از کار ایجاد شود . تو این فکرها بودم که انتشارهفته
نامه بخاطر پاره ای مشکلات اداری ، دچار مشکل گردید و فرصتی ایجاد شد که بتوانم
خود را از مجموعه بیرون بکشم . 6 ماه گذشت و هر چه بود تجربه ی تلخی بود و حس می
کنم که باید تو کار روزنامه نگاری ،هر شرط
وشروطی حتما باید با ذکر جزئیات و بی تعارف مکتوب گرددو از همان ابتدا روی آن پافشاری شود که
حداقل شخصیت آدم برای خود آدم محترم
بمانَد.26/10/94