علیرضا ذیحق
مکتوبات
رؤیا بین
تالاری که به مسجدی می مانَد و همه کفش خود را هنگام ورود در می آورند . همه به دیدار مرد لمپنی می آیند که مال و منالی دارد و من اور را از کودکی می شناختم و دوسال پیش مرده بود . او در اعلانی بیان کرده که کسی یارای زور آزمایی با او ندارد و اگر کسی حریف اوست به مصاف اش بیاید . من هم راه ام به آنجا افتاده بود . کنارش نشسته بودم .
علیرضا ذیحق
مکتوبات
رؤیا بین
تالاری که به مسجدی می مانَد و همه کفش خود را هنگام ورود در می آورند . همه به دیدار مرد لمپنی می آیند که مال و منالی دارد و من اور را از کودکی می شناختم و دوسال پیش مرده بود . او در اعلانی بیان کرده که کسی یارای زور آزمایی با او ندارد و اگر کسی حریف اوست به مصاف اش بیاید . من هم راه ام به آنجا افتاده بود . کنارش نشسته بودم . دونفر اعلان آمادگی کرده اند . از ازدحام جمعیت و اینکه ظاهراً کارهایی را هنوز باید انجام بدهم مرا ترغیب به رفتن می کند . می خواهم از مجلس خارج شوم که یکی از افراد آشنا که صحاف بود و حالا مدتی است که ندیده ام مانع می شود . اما به هر شکلی شده از مجلس بیرون می زنم و در فرارویم درب بزرگی می بینم که بسته است و تا باز می کنم درب بسته ای لنگه ی آن می بینم و این درب ها چند بار تکرار می شوند و تا که به درب نهایی می رسم و می روم بیرون . کفشهایم را نمی توانم پیدا کنم و هر چه می گردم نمی یابم و یک جفت دمپایی گیر آورده و می پوشم . می زنم بیرون و اما در فضای آزاد نیز راهها به شکلی است که به بن بست می خورد و اتفاقات مشابه .
این رؤیایی بود که دیده بودم و اما تعجب در این است صبح که از خانه بیرون می رفتم سخت به زمین خوردم . ولو شدم رو زمین و دست و پایم به درد آمد و سرکوچه که رسیدم آگهی ترحیم آن مرد لمپن را دیدم که دومین سالگرد درگذشت اش در یکی از مساجد برگزار می شود . اتفاقی که سخت به فکرم فرو برد . من مدتها بود که به ان مرد نیندیشیده بودم و اینکه خواب به طور تصادفی مصادف با دومین سالمرگ او بود واقعاً به حیرت ام فرو برد . یاد حرفهایی از " کارل گوستاو یونگ " می افتم و آن اینکه " رؤیا چیز مشخصی را می نمایاند که نا خود آگاه در بیان آن می کوشد و رؤیا جلوهای ویژه از ناخود آگاه است ."
در ضمیر نا خود آگاه من نیز نمی دانم چه می گذشت که چنین رؤیایی برمن ظاهر شد . اما هر چه هست بی ارتباط با تعادل کل روان من نبود و من از تعبیر آن عاجز بودم .
96/9/6