مارال ( قصه ها ، شعرها و یادداشت های علیرضا ذیحق)

مارال ( قصه ها ، شعرها و یادداشت های علیرضا ذیحق)

نقل مطالب ترکی و فارسی این وبلاگ در مطبوعات، کتب و شبکه های اجتماعی با ذکر نام نویسنده بلامانع است. alirezazihagh@gmail.com
مارال ( قصه ها ، شعرها و یادداشت های علیرضا ذیحق)

مارال ( قصه ها ، شعرها و یادداشت های علیرضا ذیحق)

نقل مطالب ترکی و فارسی این وبلاگ در مطبوعات، کتب و شبکه های اجتماعی با ذکر نام نویسنده بلامانع است. alirezazihagh@gmail.com

هنر و هنرمند / یادداشتی از علیرضا ذیحق

http://s1.picofile.com/file/7942778816/Copy_of_a_z.jpgعلیرضا ذیحق


هنرو هنرمند


حصار زمان به دست هنرمند شکسته می‌شود و احساسات و عواطفش فراتر از شرایط محیطی و محدودیت‌های فردی‌اش، در فرداها و دیارانی دور سیلان می‌یابد. هنرمند با کوشش‌اش برای خلق کیفیتی‌ خاص از زیبایی، حساسیتی را داراست که به هنر شکل می‌بخشد. هنر عصاره‌ی تلاش آدمی است. فعالیتی که به طور آگاهانه از احساساتی سخن می‌گوید  که سایر انسانها را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد و به تجربه‌ی تأثری می‌انجامد که از ژرفای عواطف هنرمند نشأت گرفته است.

 

http://s1.picofile.com/file/7942778816/Copy_of_a_z.jpgعلیرضا ذیحق

 

هنرو هنرمند

 

حصار زمان به دست هنرمند شکسته می‌شود و احساسات و عواطفش فراتر از شرایط محیطی و محدودیت‌های فردی‌اش، در فرداها و دیارانی دور سیلان می‌یابد. هنرمند با کوشش‌اش برای خلق کیفیتی‌ خاص از زیبایی، حساسیتی را داراست که به هنر شکل می‌بخشد. هنر عصاره‌ی تلاش آدمی است. فعالیتی که به طور آگاهانه از احساساتی سخن می‌گوید  که سایر انسانها را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد و به تجربه‌ی تأثری می‌انجامد که از ژرفای عواطف هنرمند نشأت گرفته است.

        اثر هنری با ارائه‌ی نوعی عنصر شخصی، نشانگر ذهن و حس ممتاز هنرمندی است که می‌خواهد معرف تازگی و اصالت باشد. نو‌آوری به صورتی که دیدی منحصر بفرد و خصوصی را عرضه کند و در انتقال احساسات لمس شده به دیگران موفق باشد. شکل درونی و آرایش اجزاء یک اثر هنری، دریچه‌های دنیایی هماهنگ و آرمانی را را به روی انسان می‌گشاید که هنرمند با قدرت شهودی‌اش بدان دست یافته است. لذا دریافت احساسی که هنرمند دارد وقتی به واسطه‌ی پاره‌ای نشانه‌های خارجی به دیگران منتقل می‌شود، فعالیت هنری نامیده می‌شود.

         هنر، صورتی است که در انسانها تأثیر کرده و به نوعی آنها را در احساسات و عواطف هنرمند شریک می‌سازد. نوید لذت، متعالی‌ترین وظیفه‌ی هنرمند است و اثر هنری بیانگر ارزشهایی که با تحت تأثیر قرار دادن ادراک و عواطف، حسی از زیبایی‌شناسی را موجب می‌شود. اما هنر، عارضه‌ای به نام شبه هنر و هنرمندان رقبایی چون شبه هنرمندان دارند و جامعه دستخوش طوفانی که آثار نازل و اصیل به یکجا در آن وزش دارند و جامعه در شناخت اصالت‌ها دچار تردید می‌باشد.

         مرز میان هنر و شبه هنر در هم ریخته و آثار نازل و عامه پسند به دروغ کسوت هنر پوشیده‌اند. اما راز هنر واقعی در مانایی و اصالتی است که با نسل‌ها همگام می‌شود و همواره چون پیشگامی در وادی هنر ره می‌پوید.

       هنرهای تجسمی، بصری، ادبیات و موسیقی زمانی به اوج خود می‌رسند که پایبندی‌شان به صفات جاودان انسانی به ثبوت برسد و با پرداخت منسجم، همه‌ی عناصر یک اثر هنری را به هم مربوط سازد. هنر باید فریادگر دردها و درک‌های مشترک باشد و به حس لذتی منتهی شود که ازابتذال و پیش‌‌پا افتادگی فاصله بگیرد. هنر، صورت آرمانی شده‌ی انسان است و هنرمندِ متکی بر جامعه و هنر اصیل، هنرمندیست ماندگار که بر زمانها و مرزها چیره می‌شود و از ظرافت و عمق عاطفه، اندیشه و حسی خبر می‌دهد که روزی، هنرمند آن را زیسته است.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.