مارال ( قصه ها ، شعرها و یادداشت های علیرضا ذیحق)

مارال ( قصه ها ، شعرها و یادداشت های علیرضا ذیحق)

نقل مطالب ترکی و فارسی این وبلاگ در مطبوعات، کتب و شبکه های اجتماعی با ذکر نام نویسنده بلامانع است. alirezazihagh@gmail.com
مارال ( قصه ها ، شعرها و یادداشت های علیرضا ذیحق)

مارال ( قصه ها ، شعرها و یادداشت های علیرضا ذیحق)

نقل مطالب ترکی و فارسی این وبلاگ در مطبوعات، کتب و شبکه های اجتماعی با ذکر نام نویسنده بلامانع است. alirezazihagh@gmail.com

گفت و شنودی با پرویز یکانی زارع ( پژوهشگرفولکلور آذربایجان )/ علیرضا ذیحق

http://s4.picofile.com/file/7939791070/%DB%8C2%DA%A9%D8%A7%D9%86%DB%8C_copy.jpg

گفتگو با پرویز یکانی زارع 

پرویز یکانی زارع از فرهیختگان نسلی است که عمری  را در کسوت نویسندگی و معلمی ، مجاهدتها و تلاشها نموده و در سخت ترین شرایط که بیم جان در آن بود،به پاسداشت آوازهای سرزمین مادری اش که همانا گردآوری فولکلور فناناپذیر آذربایجان بود، پرداخته است.

پرویز یکانی زارع غیر از تلاش برای احیاء فرهنگ شفاهی آذربایجان ، تألیفات ارزشمند دیگری نیز دارد که به خاطر رکود حاکم بر بازار چاپ و نشر، هنوز موفق به چاپ آنها نشده است و فقط نمونه هایی از آنها در مطبوعات چاپ شده و با استقبال عامه مواجه گردیده است.

                                                                                                                                        علیرضا ذیحق

 

http://s4.picofile.com/file/7939791070/%DB%8C2%DA%A9%D8%A7%D9%86%DB%8C_copy.jpg

گفتگو با پرویز یکانی زارع 

پرویز یکانی زارع از فرهیختگان نسلی است که عمری  را در کسوت نویسندگی و معلمی ، مجاهدتها و تلاشها نموده و در سخت ترین شرایط که بیم جان در آن بود،به پاسداشت آوازهای سرزمین مادری اش که همانا گردآوری فولکلور فناناپذیر آذربایجان بود، پرداخته است.

پرویز یکانی زارع غیر از تلاش برای احیاء فرهنگ شفاهی آذربایجان ، تألیفات ارزشمند دیگری نیز دارد که به خاطر رکود حاکم بر بازار چاپ و نشر، هنوز موفق به چاپ آنها نشده است و فقط نمونه هایی از آنها در مطبوعات چاپ شده و با استقبال عامه مواجه گردیده است.

                                                                                                                                                     علیرضا ذیحق

 

 

 ـ لطفاً پیش از هر چیز خودتان را معرفی کنید.

 

ـ من در شب یلدای1321 ه.ش، در روستای » نورآباد«( شوغئییب) از محلات یکان شهرستان مرند متولد شدم. تحصیلات زیردانشگاهی را در شهرستان خوی و تحصیلات عالی را در دانشگاه ابوریحان بیرونی تهران به پایان بردم. تمام طول خدمتم صرف خدمت آموزگاری در روستای » زه روان« (زارعان) و بعد در دبستان هدایت شده و پس از اتمام تحصیلات دانشگاهی در دبیرستان های شهرستان خوی مشغول تدریس بوده ام و سپس از سال1350 به بعد گذشته از مراکز تربیت معلم به تدریس در دانشگاههای علامةطباطبائی (پیام نور فعلی) و آزاد اسلامی موجود در سطح شهرستان خوی مشغول بوده ام.

افتخار دایر کردن کلاسهای ترکی و تدریس در آن کلاسها برای اولین بار در تاریخ شهرستان خوی نصیب اینجانب گردید. این کلاسها در دو نوبت در زمینة گرامر زبان ترکی آذربایجان و تاریخ ادبیات آذربایجان طی سالهای1379 و1380 در دانشکدة پرستاری شهرستان خوی برگزار شد و لازم می دانم از همکاریهای صمیمانه و ارزندة جناب دکتر رحمانی ریاست دانشکده و انجمن اسلامی آن دانشکده و دیگر عزیزان اظهار تشکر و سپاسگزاری نمایم.

در ضمن اینجانب افتخار عضویت در انجمن آثار و مفاخر فرهنگی شهرستان خوی را داشته و از مؤسسین کانون نویسندگان شهرستان خوی بوده و حالا هم سمت بازرسی این کانون را که نخستین کانون نویسندگان در سطح کشور می باشد، دارا می باشم. در شرایط فعلی ، اوقات بیکاری خودم را صرف مطالعه و فعالیتهای تحقیقی و پژوهشی می کنم و روزانه حدود12 ساعت فعالیت قلمی و مطالعه و تحقیق دارم و حاصل این فعالیتها در طول سالیان متمادی بویژه از1373 باینطرف بشرح زیر می باشد:

الف ـ 38 اثر تألیفی غیر درسی، که از جمله آنها، آثار زیر قابل ذکر می باشند:

تاریخ و جغرافیای آذربایجان از ما قبل تاریخ تا دورة معاصر در4 جلد ـ آذربایجان شیفاهی ائل ادبیاتینا بیر باخئیش ـ آذربایجان دستانلاری اؤزه للیک لر باخیمیندان ـ بازی و بازیهای کودکان آذربایجانی ـ آذربایجان ماهنیلار و نغمه لری ـ بابک تاریخ گوزگوسونده ـ شیخ محمد خیابانی نین حیات، دوشونجه، دیلک و جونبوشونه یئنی بیر باخئیش ـ مقدمه ای بر نهضت حروفیه ـ میرزانوراله خان یکانی همسنگر راستین ستارخان ـ مقاله لر توپلوسو در پنج جلد ـ میللت سرداری ستارخان و مشروطه نهضتی ـ تاریخچة سواد آموزی در ایران ـ سیردانشگاه در ایران ـ مجموعه داستانهای تربیتی ـ بایاتیلار ـ لایلالار ـ مشاهیر و نام آوران شهرستان خوی در سه جلد ـ تاریخ و مدنیت آذربایجان در یک نگاه ـ آشیق صنعتی و ...

ب ـ 29 اثر درسی، در این قسمت هم به چندین اثر اشاره میشود:

آذربایجان دیل و ادبیات تاریخی ـ آزربایجان تورکجه سینین قرامئری ـ زبان آموزی ـ روشهای تدریس علوم اجتماعی، علوم تجربی ـ سرودهای خاص کودکان ـ بررسی دروس جغرافیا و تاریخ و تعلیمات اجتماعی مقطع ابتدائی ـ راهنمای استفاده از رسانه های آموزشی ـ مسائل نوجوانان و روشهای هدایت رفتاری ـ مکاتبات اداری و اصول گزارش نویسی ـ کارهای دستی و مهارتهای فنی ـ روش مطالعه و تحقیق ـ آشنائی با طبیعت و کار و زندگی اجتماعی ـ تاریخ علوم ـ بازی و کودک و ... برای تدریس در مراکز دانشگاهی و تربیت معلم و کلاسهای آموزش ضمن خدمت شهرستان خوی.

ج ـ هفت اثر در زمینه ترجمه و انتقال ، در این قسمت هم می توان به آثار زیر اشاره نمود:

قدیم ناخچیوان ـ تاریخ آذربایجان ـ آذربایجان اوشاق فولکلورو ـ آذربایجان بدیعی صنعتکارلیغی دونیا موزئی لرینده ـ قوتادقوبیلیک ـ آرازام کوره بندم ـ آراز گولور.

د ـ بیش از160 مورد مقاله در زمینه های مختلف که اکثریت آنها در کنگره ها و کنفرانسها و مطبوعات و نشریات دانشگاهی ارائه شده و به چاپ رسیده است.

 

ـ از چه زمانی ضرورت کار و تحقیق بویژه در زمینه های فولکلور و تاریخ و مدنیت آذربایجان را احساس کردید و موجب این ضرورت چه بود؟

 

ـ مدتها پیش در مطالعات خودم که بیشتر هم به شیوة تحلیلی استوار بود، احساس کردم در دورة پهلوی تلاش عمومی در جهت قلب تاریخ و تحریف آن مبتنی بوده است و نتیجتاً حقایق تاریخی نه بصورت واقع خود بلکه بصورتی که منافع رژیم پهلوی ایجاب می نمود، نموده شده و این مسأله ذهنم را سخت مشغول خود ساخته بود. از اینرو پس از باز نشستگی که فرصت تحقیق و مطالعه بیشتری را برایم فراهم نمود، درصدد این شدم که با تحقیق و تفحض حقیقت امر را برای خود روشن نمایم این بود که بطور جدی و خستگی ناپذیر دست بکار شدم و ماهیت امر را از پس پردة ابهام و تحریف بیرون کشیدم و بعنوان یک آذربایجانی ترک زبان به خود باوری و بالندگی دست یافتم .

ـ بنظر میرسد غیر از جمع آوری فولکلور، در زمینة تاریخ آذربایجان نیز پژوهشهائی انجام داده اید خواهشــمند است از کم و کیف آن و اینکه چه دوره هائی را شامل میشود صحبت کنید.

 

برای پاسخ به این سؤال باید از خود فولکلور شروع کنم. به عقیدة من: آنچه فولکلور ونمونه های مختلف ادبیات عامه را میافریند، حفظ می کند، دوام می بخشد و موجبات پیشرفت و تکاملش را فراهم میسازد ، همانا مردم یک سرزمین است. از اینرو فولکلور یک ملت، در دست یافتن به زندگی آن ملت ، دنیای معنویات و تصورات علمی ـ اخلاقی ـ فلسفی و سایر ابعاد حیاتی یک ملت ، از منابع خیلی مفید و معتبر محسوب میشود.

زیرا که ادبیات عامیانة هر کشور نخستین منبع و سرچشمة آفرینشهای ادبی می باشد و ادبیات مکتوب نیز در بستر قرون و اعصار بر اساس ادبیات شفاهی راه شکل گیری و ترقی و تکامل را پیش می گیرد. بدین ترتیب ادبیات شفاهی(فولکلور) ما که بنوبة خود متنوع ترین و غنی ترین ادبیات شفاهی جهان است، خودبخود یک منبع تاریخی بزرگ به حساب می آید و در نمودن اهداف غرض آلود تحریف گران تاریخ نقش اساسی ایفا می کند. اگر به بپذیریم که ادبیات شفاهی در جریان شکل گیری زبان بوجود آمده و در جوامع ابتدایی بطور اساسی با تصورات دینی و میتولوژی (اساطیری) ارتباط تنگاتنگی داشته و حاصل آفرینش عمومی بوده است، با تحقیق و تفحض در تاریخ ادبیات شفاهی ، عادات و عنعنه ها و خصایص گوناگون یک ملت در طول دوره های تاریخی مختلف و مراحل سیر تکاملی آن آشکار میشود. بطور مثال، در دوره زورگویی و تحکّم ، در ادبیات خلق، نفرت و کین روستائیان و زحمتکشان و اقشار دیگر نسبت به عاملان ستم و بردگی منعکس میشود و گلایه ها و کینه ورزیها ، امید و آرزوها بکرّات بر زبان جاری میشود. درست از همین جاست که جیوه را داخل شیشه کرده و بدست عروس خانم در سفرة عقد میدهند و یا او را روی زین اسب می نشانند و مهمیزی بدستش می دهند، تا بلکه بر زورگوئیهای مردش فایق آید و شوهر آینده اش را به شخصی رام و مطیع و نجیب تبدیل نماید:

و یا در نغمة زیر ردپائی از مبارزات اجتماعی، نوع و چگونگی فعالیت توده ها به چشم می خورد:

 اؤکوز ، اؤکوز ، خان اؤکوز

بوینو ، قیزیل قـان ، اؤکوز

چک چاییــری ، چمندن،

سنه جان قربـــان اؤکوز

در حقیقت این نوعی مبارزه است با طبیعت. یعنی عناصر زیربنائی و غیرمادی یک کار تولیدی را نشان می دهد.

فولکلور همچنین شرایط اجتماعی دورانهای گذشته را آشکار میسازد. بطور مثال، به بایاتی زیر توجه کنید:

      آرازی آییـــردیـــلار

                          قومــولان دؤیـوردولار

     من سندن آیریلمـازدیم

                         ظـولم ایـله آییــردیلار

این بایاتی اشاره ایست به دورة قاجار و شکست ایران از روسیه.

و نیز ادبیات شفاهی بخوبی نشان می دهد که، بدنبال جریان تغییر و تحول در فکر و اعتقاد انسانها ، شیوه های مبارزة انسان با طبیعت نیز دگرگون میشود. مثلاً ، به دو » آتاسؤزو «( ضرب المثل) دقت کنید:

» آللاها تاپشیر دانانی ، قورد یئمز« و » اوّل دانانی باغلا ، سونرا آللاها تاپشیر«

و یا از نغمة:

» دادائی ، دادائی ، دادائی تات (داد) آلدی منی

آلمادی قوهوم ـ قونشو یاد آلدی منی «

متوجه می شویم که در آذربایجان باستان ازدواج فامیلی منسوخ بوده است. و به هزاران نمونه از این قبیل می توان اشاره نمود. به بقیه موارد سؤال سوم شما در بطن پاسخ به سؤالهای ا و 2 اشاره نمودم و کلاً میتوانم بگویم در حد توان تاریخ و جغرافیای آذربایجان را از دوران ما قبل تاریخ تا آغاز انقلاب اسلامی مورد بررسی و مطالعه قرار داده ام.

ـ در خصوص گردآوری فولکلور ، چه کسانی را می شناسید که در این زمینه فعلاً فعال هستند و آثارشان می تواند در شکوفائی ادبیات آذربایجان نقشی مؤثر ایفا کند، اعم از خوئی و غیر خوئی؟

 

ـ از غیر خوئیها در فاصله سالهای1320 تا حال، کسانی چون آقایان: محمدعلی قوسی (فرزانه) ، حسین امید ، علی اصغر مجتهدی ، حسن مجیدزاده(ساوالان)، صمد بهرنگی، بهروز دهقانی، علیرضا نابدل، سلام اله جاوید، سیدابوالقاسم انجوی شیرازی، حسین محمدزاده صدیق، رحیم رئیس نیا، محرم پریزاد(سورگون)، جواد هیئت، علیرضا صرافی، منظوری خامنه، یعقوب قدس، حسین فیض الهی وحید ، محمدعلی نقابی، علی کمالی و خانم زهره وفائی و نیز آقایان: رحیم مردانی، منوچهر کیانی، منوچهر هنرپرور( در زمینه فولکلور قشقائی) و همچنین آقای سیدعلی میرنیا( در زمینه فولکلور ترکان خراسان) و بالاخره آقایان: امام قلینج شادمهر، مراد دوروی قاضی( درباره فولکلور ترکمن ها) فعال بوده و اکثراً حالا نیز فعال هستند.

و اما از خوئیهایی که در زمینه فولکلور کار نموده و حالا هم کارشان دوام دارد، تا آنجا که بیاد دارم خود شما ( یعنی آقای علیرضا ذیحق) زودتر از همه در این زمینه فعال بودید و آثار ارزندةتان واقعاً مایة مباهات هر خوئی و آذربایجانی است. بعد آقای حمید شهانقی، علی ظفرخواه و خود بنده(پرویز یکانی زارع) و دیگران را باید نام برد و من مطالعه آثار همه اینها را به هر فرد آذربایجانی و ترک زبان سفارش می کنم چه آن آثار بودند که راه را برشکوفـائی ادبیـات آذربایجان هـموار کردند و می کنند.

ـ چرا چاپ آثارتان را در قالب کتاب به تأخیر می اندازید و اگر موانعی در چاپ و انتشار آثارتان وجود دارد، کدامها هستند؟

ـ اصولاً یکی از سجایای من این است که در سراسر عمرم اهمیتی به مادیات قایل نبودم و حالا هم قایل نیستم و در آیندة نه چندان زیادی که از عمرم باقی مانده، قایل نخواهم بود. روی این اصل تنها مانع، عدم بضاعت مالی اینجانب است. حتی حاضرم بدون توقع یک تومان حق تألیف امتیاز سرمایه گذاری چاپ اول آنها را بعهده هر شخص داوطلب محول نمایم.

 

ـ شما یک اثر تألیفی تحت عنوان « مشاهیر و نام آوران خوی » دارید که قسمتهایی از آنرا تحت عنوان« سیمای نام آوران خوی» در مطبوعات شاهد بودیم. لطفاً در مورد این کتاب و اینکه از نام آوران خوی در چه توالی تاریخی صحبت میشود و شامل چه رشته هایی و چند نفر می شود نکاتی را بیان کنید:

 

ـ این کتاب در سال1379 بنا به پیشنهاد انجمن اثار و مفاخر فرهنگی استان در سه جلد یا سه بخش تدوین شد:

جلد اول ـ نگاهی دست گذرا به تاریخ و جغرافیا و اوضاع عمومی شهرستان خوی(خوی از دیدگاه نویسندگان و مورخین ـ جغرافیای تاریخی ـ جغرافیای اقتصادی ـ جغرافیای سیاسی و انسانی )

جلد دوم ـ شامل مشاهیر و نام آوران خوی از قرن اول هجری تا به امروز و در شش فصل تنظیم شده است:

فصل اول ـ علما و سادات شهرستان خوی(91) نفر

فصل دوم ـ مشایخ شهرستان خوی(12) نفر

فصل سوم ـ قضات شهرستان خوی(10) نفر

فصل چهارم ـ هیئت های عزاداری و نوحه خوانها و مداحان شهرستان خوی

فصل پنجم ـ اطبا و پزشکان شهرستان خوی(19) نفر

فصل ششم ـ هنرمندان شهرستان خوی(25) نفر، جمعاً157 نفر می باشند.

جلد سوم ـ در دو فصل تنظیم شده است:

فصل اول ـ شامل شعرا و نویسندگان و مترجمان شهرستان خوی(142) نفر

فصل دوم ـ شامل رجال شهرستان خوی(62) نفر، جمعاً(204) نفر می باشند.

باین ترتیب این اثر در برگیرنده361 شخصیت دینی ، علمی ، هنری، ادبی ، اجتماعی و سیاسی شهرستان خوی می باشد.

 

ـ موفقیت خودتان را مدیون چه عواملی و چه کسانی می دانید؟

ـ بنده موفقیت خودم را در درجه اول در اثر سیاستهای غلط اعمال شدة" عصر پهلوی " در مورد نهی فرهنگ و تاریخ دیگر ملیتهای ایرانی بویژه ترک زبانان می دانم که مرا بمنظور روشن کردن هویت و ماهیت خودم وادار به تحقیق و تفحص نمود . در درجه دوم ، موفقیت خودم را مدیون افراد خانواده بویژه همسرم میدانم که به جای نق زدن و اعتراض ، با تحمل رنج تنهائی ، مطلوب ترین شرایط مطالعه و تحقیق را برایم فراهم نمودند و می کنند و من از این بابت واقعاً از ایشان ممنونم.

ـ انتظارات خود را از مطبوعات خصوصاً مطبوعات محلی بیان کرده و برای رشد و تعالی آن چه پیشنهاداتی دارید؟

اصولاً ، مسأله گسترش علوم ارتباط در دنیا و نیاز انسان کنونی به آگاهی های روزافزون و روزمرة کشوری و جهانی و کسب خبر ، ارائه این مهم در حداقل زمان و ارزش گذاری اخبار درگذر ثانیه ، از اهم وظایف مطبوعات است و توصیه بنده موارد زیر را شامل میشود:

1ـ مطبوعات به جای پیروی از تفکرات خاص سیاسی و جناحی ، باید پیام رسان حقیقی جامعه باشند و خوشبختانه این هدف در هفته نامة اورین درحد قابل قبولی دنبال می شود.

2ـ نباید فراموش کرد که مطبوعات محلی آئینة تمام نمای فرهنگ آن منطقه می باشند . مطبوعات محلی آذربایجان خصوصاً هفته نامه اورین با فرهنگ غنی و تاریخی ترکی آذربایجان روبرو هستند و این امر تحقیقی و تخصصی در مورد فرهنگ آذربایجان بویژه توسط نسل جوان آگاه آذربایجانی را می طلبد و مطبوعات از این طریق می توانند پایه های خودباوری را در جوانان این مرزوبوم تحکیم بخشند.

  بنظر اینجانب اخباری که در مطبوعات به آگاهی مردم میرسد باید از ویژگیهای زیر برخوردار باشد:

الف ـ درستی خبر ( یعنی رویداد آنگونه که اتفاق افتاده باید بدست مخاطبان برسد ، نه آنطور که مخبر خود دوست دارد).

ب ـ روشنی خبر ( یعنی خبر تا حد امکان باید به زبان ساده ، رسا ، روشن و بدون ابهام در نشریه درج گردد تا فهم آن برای همگان آسان باشد).

ج ـ جامعیت خبر ( یعنی، بتواند به پرسشهای ایجاد شده پاسخ گو باشد).

4ـ در ارزشیابی یک خبر و تهیه گزارش جامع از رویدادها، باید موارد زیر مدنظر مخبر نشریه باشد:

الف ـ درگیری ( یعنی، باید پرسید آن خبر در حال و یا آینده روی تعداد زیادی از افراد جامعه تأثیر گذارخواهد بود یا نه؟)

ب ـ شهرت خبر( مربوط به اشخاص حقیقی و حتی برخی اشیا که معروفیتش در جامعة ملی شناخته شده باشند، ارزش خبری دارد).

ج ـ برخوردها، اختلافها ، درگیریها، منازعه ها و علت بروزی آنها را روشنگر باشد.

د ـ حالتهای استثنائی و شگفت آفرین باید در خبر مدنظر باشد نه صرفاً خود خبر. بطور مثال، دزدی یک مسأله عادی است، اما نحوة سرقت ممکن است عجیب باشد.

ه ـ ارزش خبری به روشن گری بزرگی و فراوانی تعداد و مقدار( آمار و ارقام) بستگی دارد.

و ـ در ارائه خبر باید اصل مجاورت مدنظر قرار گیرد. یعنی ممکن است رویدادی برای یک خوئی خوب و برای دیگری بی تأثیر باشد. اصل مجاورت یعنی اینکه در صحنه اول در رابطه با آن رویداد تیتری که ارتباط با آذربایجان داشته باشد بزنیم و در داخل نشریه ، همان رویداد را در ارتباط با خوی تیتر زنی کنیم.

ز ـ رعایت زمان یا تازگی رویداد، یعنی یک رویداد اگر در همان روز حدوث یا حداقل در هفتة اول رویداد گزارش نشد، دیگر باید به تاریخ سپرد و ارزش خبری نخواهد داشت.

ح ـ در تهیه خبر باید مخبر عناصر خبری(که؟ کجا؟ کی؟ چه؟ چرا؟ چگونه؟) را دقیقاً در نظر داشته باشد.

5 ـ مطبوعات محلی باید منادی مطالبات ملی باشند و این مهم را برای خود یک دین ملی به حساب آوردند.

6 ـ بیشترین تأکید مطبوعات محلی باید بر چاپ نوشته های نویسندگان جوان و صاحب اندیشه های نو و سازنده باشد

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.