مارال ( قصه ها ، شعرها و یادداشت های علیرضا ذیحق)

مارال ( قصه ها ، شعرها و یادداشت های علیرضا ذیحق)

نقل مطالب ترکی و فارسی این وبلاگ در مطبوعات، کتب و شبکه های اجتماعی با ذکر نام نویسنده بلامانع است. alirezazihagh@gmail.com
مارال ( قصه ها ، شعرها و یادداشت های علیرضا ذیحق)

مارال ( قصه ها ، شعرها و یادداشت های علیرضا ذیحق)

نقل مطالب ترکی و فارسی این وبلاگ در مطبوعات، کتب و شبکه های اجتماعی با ذکر نام نویسنده بلامانع است. alirezazihagh@gmail.com

زندگی و آثار علیرضا ذیحق (ع. آغ‌چایلی) نویسنده، شاعر، مترجم /به نقل از سایت مجمع خویی های مقیم تهران

علیرضا ذیحق (ع. الف. آغ‌چایلی) نویسنده، شاعر، مترجم


علیرضا ذیحق (ع. آغ‌چایلی) نویسنده، شاعر، مترجم و پژوهشگر فرهنگ مردم آذربایجان که به سال 1338 خورشیدی در خوی متولد شده است، به‌واسطۀ خلق آثار داستانی، از شهرت چشمگیری برخوردار است.

 

 

علیرضا ذیحق (ع. الف. آغ‌چایلی) نویسنده، شاعر، مترجم


علیرضا ذیحق (ع. آغ‌چایلی) نویسنده، شاعر، مترجم و پژوهشگر فرهنگ مردم آذربایجان که به سال 1338 خورشیدی در خوی متولد شده است، به‌واسطۀ خلق آثار داستانی، از شهرت چشمگیری برخوردار است.

او که سردبیری نشریات ده‌ده قورقود (1359-1361) ، اَورین خوی (1381- 1382) و اندیشۀ فرهنگی (1388- 1389) و ماهنامۀ اینترنتی مارال (1387-1390) را در کارنامۀ فرهنگی‌اش دارد به عنوان یک ژورنالیست نیز از نامی در خور برخوردار است. وی مؤلف بیش از پنجاه کتاب به زبان‌های فارسی و ترکی آذری در حوزه‌های ادبی است و آثارش در کتب دانشگاهی ترکیه و همچنین توسط نویسندگان ایرانی و جمهوری آذربایجان مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. وی که مدیریت وبلاگ «مارال » را به عهده دارد سال‌ها است در این وبلاگ به نشر آثارش اقدام می‌کند‌. غیر از آثار منتشرشده از وی در فضای مجازی، تا کنون کتاب‌های زیر را منتشر کرده است:

1. قشقائی ائل ادبیاتی (1361)

2. آذربایجان گولوشو (1361 نشر تلاش)

3. غلام‌حیدر داستانی (1376)

4. زخم شیشه (1380 نشر زوفا)

5. ایتگین اولدوز (1385 نشر زوفا)

6. احمد ایله عدالت داستانی ( 1385 نشر زوفا)

7. عروس نخجوان (1386)

8. زنی به نام آتش (1392 نشر شعر سپید)

9. خوی ناغیل‌لاری (1393 شعر سپید)

10. عطش (1393 مجموعه شعر، نشر شعر سپید)

علیرضا ذیحق دارای لیسانس علوم تربیتی از دانشگاه تربیت معلم تهران بوده و به‌واسطۀ سرشت مردمی و عشقی که به فرهنگ فولکلوریک آذربایجان داشته مدت‌های مدیدی را به شغل معلمی در روستاهای دوردست خوی و چایپاره پرداخته و در فرصت‌هایی که ایجادشده به جمع‌آوری فولکلور آذربایجان اهتمام ورزیده که حاصل آن چندین کتاب است؛ از عمده‌ترین آن‌ها می‌توان به «خوی ناغیل لاری» و «حماسه و محبت در ادبیات شفاهی آذربایجان» اشاره کرد.

رمان‌های «عروس نخجوان»، «شب‌های استانبول» و «اعلان عشق در باکو» از علیرضا ذیحق به شکلی متأثر از فضای بومی و اقلیمی آذربایجان است و نویسنده در گریز به شرایط اجتماعی و فرهنگی، شخصیت‌هایی را خلق کرده که ضمن دارا بودن کاراکترهای مستقل، جنبه‌های عام دارند. رمان‌های «شب‌های استانبول» و «اعلان عشق در باکو» به‌رغم چندین سال معطلی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به علت ملاحظات ممیزی هنوز  اجازۀ انتشار نیافته‌اند. همچنین داستان‌های کوتاه وی که حدود یک‌صد قصه را شامل می‌شود با عنوان «نیلوفر پیشگو» آمادۀ چاپ است که با وجود انتشار آن‌ها در مطبوعات و سایت‌های ادبی، به‌صورت کتابی مستقل منتشرنشده است. از دیگر آثار انتشار نیافتۀ علیرضا ذیحق که در آیندۀ نزدیک چاپ خواهند شد به کتاب‌های زیر می‌توان اشاره کرد:

1. سعادت نامه (ترجمۀ داستان)

2. ایللر گئتدیلر (ترجمۀ شعر)

3. جوشغون بولاق (مقاله‌ها)

4. سون پاریلتی (‌مجموعۀ اشعار ترکی) 

5. یئر گؤی عشق (قصه‌های ترکی)

6. کند و کاوی در ادبیات معاصر ایران و جهان

وی در یکی از گفت‌وگوهایش چنین می‌گوید: «نوشته‌های پراکندۀ زیادی دارم. بعضاً شده که در عرض یک ماه، بیش از ده نشریه به‌طور همزمان به چاپ شعرها، مقاله‌ها و قصه‌هایم اقدام کرده‌اند. شانس این را داشتم که آثارم مورد توجه نویسندگان، منتقدان و خوانندگان فهیم قرار گرفته و بیش‌تر کتاب‌هایم برای دانلود در سایت «کتابناک» و وبلاگ «کتابسرا» موجود است. همچنین نام و شرح آثارم به زبان ترکی آذری در ویکی‌پدیای آذربایجان به تفصیل درج شده است.»

 در خاتمه به نقل قولی کوتاه از سایت جایزه ادبی ایران در مورد علیرضا ذیحق اکتفا می شود: علیرضا ذیحق از نویسندگان معاصری است که مجموعۀ آثار وی در زمینه‌های ادبیات داستانی از ویژگی‌های خاصی برخوردار است. زبان و بیانی غیر متعارف که خلاقیت او را در گسترۀ تخیل و جنس روایت متمایزتر می‌کند مؤلفِ آثار متعددی در زمینه‌های نقد ادبی و فرهنگ مردم می‌باشد که به زبان‌های فارسی و ترکی آذری منتشر شده‌اند. فرشته نوبخت در سایت ادبی فرهنگی مهر هرمز که زیر نظر علیرضا عطاران منتشر می‌شود در مورد علیرضا ذیحق مقاله‌ای دارد که نکاتی از آن ذکر می‌شود: «او داستان و رمان می‌نویسد، ترجمه می‌کند، نقد می‌نویسد، در تاریخ ادب و فرهنگ ایران تحقیق می‌کند، مطالعه و مصاحبه می‌کند ... و هیچ چشم‌داشتی هم ندارد جز این‌که دِینش را به ادبیات ادا کند. دِینی که برخاسته از عشق و شیدایی خود اوست. و آیا به‌راستی امثال او دینی به ادبیات ما دارند؟ ادبیات ما اگر از این دسته از هنرمندان وامدار نباشد، دینی هم به آنها ندارد. من مدت زیادی نیست که جناب علیرضا ذیحق را می‌شناسم. آشنایی من بر می‌گردد به مطالعۀ آثار مکتوب و یا اینترنتی ایشان و نیز مختصر ارتباطی که همواره برای من سرشار از آموخته‌ها بوده است ... آن‌چه برای من بسیار با اهمیت است علاقه‌ی او به پرورش و تشویق نسل نو قلم و جوان است. من در محضر ایشان و از طریق قلم و آثار استاد، در حقیقت الفبای عشق و معرفت به ادبیات را آموختم؛ که بی آموختن این الفبا قدم در این مسیر نمی توان نهاد.»

علیرضا عطاران (علی آرام) در معرفی نویسنده می‌گوید: «علیرضا ذیحق نویسندۀ پر تلاشی است که هم به فارسی مینویسد و هم به آذری. ضمن این که داستانهایی از فارسی به آذری ترجمه کرده است. «سعادت‌نامه» مجموعه‌داستانهایی از نویسندگان معاصر است. [محمدعلی جمالزاده، صادق هدایت، جلال آلاحمد، غلامحسین ساعدی، محمد بهارلو، علی آرام، میترا الیاتی، میترا داور، فرشته نوبخت] که به زبان آذری ترجمه شده است و به صورت فایل پی دی اف منتشر شده است. با این که من هیچ شناخت شخصی از علیرضا ذیحق ندارم -آشناییام با نویسنده فقط از طریق نوشتههای او است. آن هم آن‌چه از طریق اینترنت توانستم به آن دسترسی پیدا کنم که بخش بیش‌تر آن را نیز خواندهام- اول بار داستان کوتاه [عید خون] از نویسنده را خواندم. نمیخواهم بگویم که این داستان خوبی هست یا نیست. اما بنا به گفتۀ نویسندهای؛ هر داستانی که در ذهن آدم بنشیند و تا مدتی نتواند فراموش کند؛ میتواند معیار خوبی باشد. بهتر است بگویم بیش‌تر شناخت من از نویسنده، همین داستان است که شخصیت اصلی آن همیشه در ذهنم حضور دارد.»

  • منبع: مجمع خوئیهای مقیم تهران

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.