مارال ( قصه ها ، شعرها و یادداشت های علیرضا ذیحق)

مارال ( قصه ها ، شعرها و یادداشت های علیرضا ذیحق)

نقل مطالب ترکی و فارسی این وبلاگ در مطبوعات، کتب و شبکه های اجتماعی با ذکر نام نویسنده بلامانع است. alirezazihagh@gmail.com
مارال ( قصه ها ، شعرها و یادداشت های علیرضا ذیحق)

مارال ( قصه ها ، شعرها و یادداشت های علیرضا ذیحق)

نقل مطالب ترکی و فارسی این وبلاگ در مطبوعات، کتب و شبکه های اجتماعی با ذکر نام نویسنده بلامانع است. alirezazihagh@gmail.com

فردین ، قهرمانی در مسیر سینما ( دیباچه کتاب ) / یادداشتی از علیرضا ذیحق


http://s3.picofile.com/file/8212632834/2ynnq04.jpg


فردین ، قهرمانی در مسیر سینما

                                                     

 

                "سینما ،طبیعت است و طبیعت به حرکت وزیبایی نیاز دارد."

 

                                                                                                       محمد علی فردین

 

 

فردین،قهرمانی بود در مسیر سینما که مرگ او،از او یک اسطوره ساخت.چیزی که همیشه از زندگان دریغ شده است.به قول " انوشیروان روحانی" که آهنگ به یادماندنی " سلطان قلبها " را جا ودانه ساخته است :« فردین حماسه بود.زندگی او ،زندگی یک قهرمان بودو پهلوانی یکی از امتیاز های او.» (1)

 

 http://s3.picofile.com/file/8212632834/2ynnq04.jpg


فردین ، قهرمانی در مسیر سینما

                                                     

 

                "سینما ،طبیعت است و طبیعت به حرکت وزیبایی نیاز دارد."

 

                                                                                                       محمد علی فردین

 

 

فردین،قهرمانی بود در مسیر سینما که مرگ او،از او یک اسطوره ساخت.چیزی که همیشه از زندگان دریغ شده است.به قول " انوشیروان روحانی" که آهنگ به یادماندنی " سلطان قلبها " را جا ودانه ساخته است :« فردین حماسه بود.زندگی او ،زندگی یک قهرمان بودو پهلوانی یکی از امتیاز های او.» (1)"میهن بهرامی" ،قصه پرداز ومنتقد سینما نیز می گوید:«فردین به دلیل رفتار زیبا وتوام با نهایت اعتماد به نفس از میان قشری بسیار معمولی بلند شد وبه بالا ترین سطح یک فردازنظر اجتماعی رسیده بود،اما همیشه افتاده ومهربان بود.به نظر من فردین یک اسطوره است.» (2) " منصور سپهرنیا"  که همراه " گرشا رئوفی"  و "محمد متوسلانی" با خلق شخصیت" سه دیوانه" جایگا هی والا در سینمای کمدی ایران دارد عقیده مند است : "فردین قهرمانی بود که شبیه او شاید هرگز نیاید... فردین به دو علت بین مردم محبوب بود، اول  ورزشکار بودن وی که روحیه ی فتوت و جوانمردی را برایش همراه داشت و دوم صورت زیبا ومردانه ی او همراه با بازیگری خوبی که داشت.» (3)" ضیاء الدین درٌی" هم نکته ای بدیع دارد: « سال 1344 که"گنج قارون" و " فردین " آن حرکت انفجاری را درسطح سینمای ایران ایجاد کردند، پنجاه سال از ورود سینما به ایران می گذشت ، اما خیلی ها سینما را در ایران به نام فردین می شناختند.در واقع فردین " سینما رو " تربیت کرد...فیلم های فردین در آن سالها یکی از جاذبه های توریستی تهران به شمار می رفت!بسیاری از اهالی شهرستان به تهران می آمدند تا فیلم های فردین را ببینند.»(4)

" بهمن فرمان آرا " کارگردان صاحب سبک سینما که بعد از 20 سال ممنوعیت کار هنری در پس از انقلاب، کارش را دگر باره با " بوی کافور وعطر یاس" آغاز کرد درمورد فردین وبیست واندی سال دوری ناگزیر وی از سینما که مرگ اش نقطه پایانی بر آن نها د چنین اظهار نظری می کند: «حذف ...،وقتی تنها یک بازیگر هستید بی انصافی است که از فعالیت خویش کنار گذاشته شوید.فردین نیز شهره به جوانمردی و مظلومان کشور بسیار با او همذات پنداری می کردند.مظلومیت و شخصیت خوب او از دلایل شهرتش به حساب می آمد.»(5)

"مریم امیری" که گزارشی مستند از مراسم تشییع پیکر فردین را آماده کرده درنوشته اش چنین آورده است:« جمله" محمد علی فردین در گذشت " که صبح روز بیستم فروردین 79 در بیشتر روزنامه های تهران به چاپ رسید، تنها خبر مرگ یک هنرمند سینما یا قهرمان کشتی ایران وجهان در سال های دور  نبود.به خاک سپردن خاطرات آنهایی بود که روزگار جوانی خود را با فیلم های فردین سپری کرده بودند.» (6) روز قبل اش که جمعه بود و روزنا مه ها تعطیل  ، هیچ خبری در این باره از رادیو وتلویزیون ایران به گوش نرسید و ولی به فاصله ی چند ساعت همه ی  رسانه ها ورادیوهای فارسی زبان دنیا از او سخن گفته وحتی  ویژه برنامه هایی زنده ترتیب دادند.

"محمد رضا اعلامی" کارگردان مطرح سینما عقیده اش را در این خصوص چنین گفت :«به هرحال مردم هنرمندان را دوست دارند حتی اگر دولت یا حاکمیت بخواهد آنها را نادیده بگیرد . مردم کاری را که دوست دارند انجام می دهند. مردم نشان دادند که بعد از بیست ویک سال چقدر فردین را دوست دارند.جالب این است که افرادی در این مراسم _مراسم تشییع _حضور دارند که بسیار جوان هستند واصلا فردین را روی پرده ندیده اند.» (7) " خسرو سینایی" اما تعبیری زیبا دارد: «برای من یاد شخصیت انسانی فردین همیشه تو ام با احترام است. فردین از آن مردان مردبود.»(8) ودر یادداشتی  می نویسد : «حدود سال 1349 بود . با " سهراب شهید ثالث"... تصمیم گرفتیم به سینما برویم... سینما رکس لاله زارفیلم " سلطان قلبها را نشان می داد... در پایان فیلم ، آنجا که فردین ودختر کوچکش به سوی  هم می دویدند، در تاریکی سالن سینما اشک از چشمانم سرازیر شد. وقتی که چراغ ها روشن شد دیدم که " سهراب " هم دستمالی به دست داشت وگونه اش را خشک می کرد.نگاهی به هم انداختیم وخندیدیم به آنکه با همه ی روشنفکر مآبی، فردین توانسته بود اشکمان را سرازیر کند... یادم نیست اولین یا دومین فستیوال فیلم تهران بود که در آن دو فیلم " گاو " و " قیصر" بسیار مطرح ورقبای اصلی یکدیگر بودند... به جز مرحوم " آلبرلا موریس" ( سازنده ی فیلم " باد صبا") بقیه ی اعضای هیئت داوری ایرانی بودند وبا پیشداوری های خاص خود فیلم ها را ارزیابی می کردند. بحث اصلی داوران ایرانی عزت اله انتظامی وبهروز وثوقی در فیلم های "گاو" و " قیصر" بود... اما " آلبرلا موریس" که فارغ از پیشداوری های مابود اصرار داشت  که جایزه بایستی به فردین برای بازی در فیلم " سکه شانس" داده شود ومی گفت: چطور می توانید استعداد این بازیگر را نادیده بگیرید... »(9)

"منصور ضابطیان" با اشاره به شعر " فروغ فرخزاد" که در دهه ی چهل از مردی آرمانی می گوید و روزی می آید وعدالت اجتماعی را در تقسیم کردن سینمای فردین نیز رعایت می کند معتقد است:« فردین شاید تنها بازیگری باشد که نامش به شعر هم راه می یابد . آن هم به شعر شاعری به وزن" فروغ.»  (10)"نصرت کریمی" هنرمند پیشکسوت سینما بابیان اینکه در اولین برخوردش بافردین  اورا انسانی جذاب ، نیک سرشت و جوانمرد یافته است در مقاله ای با عنوان "تو نیستی که ببینی" و وام گرفته از شعر " فریدون مشیری" است چنین می گوید:«در آن سا لها قهرمان کشتی محبوبی با قامت و چهره ی استثنایی که به حق زیباترین مرد ایرانی شناخته شد،به طور اتفاقی پا به عالم سینماگذاشت.محبوبیت وشهرت قهرمانی او تما شاگران جدیدی را به گیشه ی سینما ها  جلب کرد. توده های مردم با خرید بلیت بنیه ی مالی سینما را به گیشه ها سرازیر کردند.»(11)

محمد علی فردین در گفتگویی با " رضا کیانیان"که چند ماهی پیش از مرگش صورت گرفت گفت : «یکی از بی انصا فی هایی که در مورد من خیلی خیلی بزرگ جلوه کرد جدا کردنم از مردم بود...بیست سال زندگی من سوخت.» (12)

زیباتر سخن اما کلام توده هاست که " مریم امیری"در گزارش خود با نام " سلطان قلبها در خا ک " به گوشه ای از آنها گریز زده است : « زنی سالخورده که  از درد پا شکایت دارد به دنبال جایی برای نشستن است. جوانی به او می گوید:-" شما با این اوضاع واحوال چرا به این جا آمده اید؟"

-  باید بیام!فردین تمام خا طرات خوش زندگی   ماست. ما اون سالها با این ها زندگی کردیم،شما که سنتون قد نم ده. دلتون خوشه سینما می روید ، فیلم می بینید، اگر زمان ما بودین می دیدین سینما یعنی چه؟فقط کافی بود فردین وظهوری فیلم بازی کنن ،سینما ها قیامت می شد، فردین با گنج قارون معجزه کرد. فردین عاشق مردم  و ایران بود.

مردی میانسال می گوید: "فردین، تختی دوم ایران بود...آنقدر نگذاشتند بازی کند تا دق کردو مرد،چرا؟ چون مردم دوستش داشتند."»(13)

"جمشید مشایخی"با ذکر اینکه "آنچه که همه در باره ی فردین میدانند و زبانزد خاص و عام است،کمک هایی است که او به خیلی ها می کرد. ...آنچه می گویم درباره ی اخلاق اوست و هیچ هنرپیشه ای در ایران به محبوبیت او دست نیافت"(14)" داوود رشیدی" هم به بیانی دیگر چنین می گوید :«فردین ،مرد دوست داشتنی ، با نزاکت وبزرگواری بود که یتیمان و افراد نیازمند بسیاری را دستگیری کرد. سینمای ما به او مدیون است که با حضورش،مردم را نه تنها به سینما علاقمند کرد که بسیاری را به سالن های سینما کشانید.»(15) زنده یاد " رسول ملا قلی پور"کارگردان سرشناس سینما نیز می گوید : "اکثر نقش های فردین، یاد آور مردانگی وگذشت بود. بیشتر تماشاگران فیلمهای او را کارگران وافراد  طبقه ی زیر متوسط جامعه تشکیل می دادند..."ستاره " بودن باعث نمی شد که فردین افراد ضعیف را فراموش کند و به آنان فخر بفروشد. همبشه تعدادی دانشجو با امکانات فردین مشغول تحصیل بودند واگر کارگری نیازمند عمل دربیمارستان بود،زمان استفاده از شهرتش فرا می رسید تا متخصص ترین پزشکان را در بالای سر بیمار حاضر کند.همه ی ستارگان روزی خاموش خواهند شد. اما خوش به حال آنان که که سلطان قلبها باقی می مانند.»(16)

بزرگ بانوی قصه ی ایران" سیمین دانشور" در رمان " سووشون " می گوید: «آدمیزاد حکایتی است. میتواند همه جور حکایتی باشد. حکایت شیرین، حکایت تلخ، حکایت زشت...و حکایت پهلوانی.» وفر دین حکایتی بود محبوب قلبها.

 

                                                                       **************************

    منابع :

 

* ۱ الی 13 برگرفته از : مجله دوهفتگی "   گزارش   فیلم"( ضمیمه رایگان شماره 149) پانزدهم اردیبهشت 1379 صاحب امتیاز ومدیر مسئول:دکتر کریم زرگر

14 الی 16 به نقل از: نشریه "ندای ایران"/ ویژه درگذشت فردین/ دوشنبه 22 فروردین1379

امتیاز ومدیر مسئول: محمد علی ربانی


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.