مارال ( قصه ها ، شعرها و یادداشت های علیرضا ذیحق)

مارال ( قصه ها ، شعرها و یادداشت های علیرضا ذیحق)

نقل مطالب ترکی و فارسی این وبلاگ در مطبوعات، کتب و شبکه های اجتماعی با ذکر نام نویسنده بلامانع است. alirezazihagh@gmail.com
مارال ( قصه ها ، شعرها و یادداشت های علیرضا ذیحق)

مارال ( قصه ها ، شعرها و یادداشت های علیرضا ذیحق)

نقل مطالب ترکی و فارسی این وبلاگ در مطبوعات، کتب و شبکه های اجتماعی با ذکر نام نویسنده بلامانع است. alirezazihagh@gmail.com

بخت برگشته / داستان کوتاه / طنز/ علیرضا ذیحق

http://s9.picofile.com/file/8293849776/%D8%B9_%D8%B0%DB%8C%D8%AD%D9%82.jpeg داستان کوتاه / طنز / علیرضا ذیحق



بخت برگشته

 

- خسته نباشین جناب دکتر !

- تشکر می کنم . موردتون چیست ؟

- واسه ختنه خدمت رسیدم .

- انشاءالله به مبارکی . قبلا با منشی هماهنگ کنین و طبق قرار اینجا باشین . راستس آقازاده چند ماهه هستن ؟

- راستش اینه بفرمایین بخت برگشته چند سالشونه ؟

- زیاد فرق نمی کنه . سد اسکند رکه نمی شکنیم فقط هزینه ی پرداختی تون بالا میره !

- اما اون که می خواد ختنه کنه سنّش بالاتر از این حرفاست .

- مثلاً چند سالشه ؟

- سی و پنج سالشه قربان ! با شکمی مثل طبل اسکندر .

- چرا تا حالا ختنه نکرده ؟

- کوچکی ها بخاطر بی پدر و مادری و بعدها هم ترس و آبرو و خجالت و این حرفها !

- مانعی نداره فقط خرجتون زیاد می شه .

- هرچه باشه مهم نیس . فقط از سر وا نکنین  که تنها امیدش اول به خدا و بعد به شماشس . فقط اون که می خواد ختنه کنه آدم فوق العاده  خجالتی یه و می خواد روزی به خدمت برسه که کسی در مطب نباشه .مثلاً یک روز جمعه !

- البته مستحضرید که در این صورت خرجتون خیلی بیشتر میشه . باید از تعطیلم بزنم .

- پول مهم نیس قربان .شما هر چی می خواهید بگیرید . فقط شرطی داره که غیر از شما کسی تو مطب نباشه !

- من دستیار دارم و بدون او کار برام سخته .نمیشه که کسی نباشه، یکی باید باشه که لنگ و پاچه شو بگیره !

- قربان اضافه می دهیم و این کاررا خودتون حل کنین .

مریض و دکتر همینجوری حرف می زدند و هر لحظه نرخ ها بالا می رفت که بالأخره به توافق رسیدند و مرد ، دسته ای اسکناس تا نخورده تحویل دکتر داد .

یک عصر جمعه که قرارشان بود دکتر دید که در مطب بسته شد و یکی آمد بالا و این بسته شدن در ، در خلوت مطب خواهی نخواهی ترسی تو وجودش ریخت و اما زیاد به روی خودش نیاورد و با خود گفت: " سروقته و لابد خودشه . اما چرا تنهاست و صدای پای اون مرد نیس ؟ " درها یکی یکی بسته می شدند و با هر بسته شدن دل دکتر هری می ریخت پایین و اما این دلهره زیاد نپائید و دید همان آدم آن روزیست و سؤال کرد:

-  پس مریض کو ؟

- آن مادر مرده خودمم قربان !

- پس چرا اول نگفتی ؟

- کمرویی بد دردی یه قربان !

- چه شد که الآن به فکر این کار افتادی ؟

- عروسی قربان . می خوام ازدواج کنم . هرچند نماز و روزه ام همیشه بپا بوده اما این ختنه  برام کابوسی بوده !

- اما اینجوری نمی شه ! یکنفر وردست لازمه . من گفتم شاید قومی خویشی آشناییست و خودتون هم همراهش می آیین و کمک می کنین !

- قربان هرچه باشه آدم آبرو داریی ام و دکتر هم که محرمه و اگه کسی می فهمید یک کلاغ و چهل کلاغ می شد . من از شرمندگی تون در می آیم . دو سکه ی طلا هم روش !

دکتر دید که رستم است و یکدست اسلحه  و مسئله را باید یکجورهایی از بیخ و بن حل کند و گفت که هرچه دارد پایین بکشد  و خودش هم ننه من غریبم درنیاورد و هرچه گفت او هم انجام دهد . بدون کمک او ، کار شدنی نبود . خلاصه دکتر با یاری مریض او را ختنه کرد و با آژانسی که ساعتی کرایه کرده بود و دم در مطب منتظر بود با چشمی از از اشک و چشمی از خون او را بدرقه کرد .

سالی نگذشته بود که  دوباره سرو کله ی آن  مریض پیدا شد و اما این بار با هل و عیال اش. دوبچه زیر بغل داشت و آورده بود برای ختنه و می گفت : " دست شما معجزه می کنه قربان . بی درد و خونریزی مسئله را حل می کنین . همیشه به جان شما دعا گوییم قربان ! "

 

 

نظرات 2 + ارسال نظر
خاقان شنبه 9 شهریور 1398 ساعت 11:49 http://www.asr-khoy.mihanblog.com

سلام استاد علیرضا ذیحق
خاقان فرازین مدیر وبلاگ عصر خوی وهمشهری شما می باشم؛ اینجانب وبلاگ شما را در قسمت پیوند های روزانه وبلاگ عصرخوی درج نموده ام خواهشمند است منتی بر ما نهاده و وبلاگ عصر خوی را در قسمت (پیوند ها) وبلاگ مارال درج نمایید.

ح طاهری شنبه 2 شهریور 1398 ساعت 22:15

سلام و ممنون آقای ذیحق
از تیر ماه دوباره وبلاگ معروف مارال را میخوانم و لذت می برم برای هر ماه دست کم یک مطلب دارید. دلیران قفقاز را هم دانلود کرده ام اما کم خوانده ام.
یادش بخیر زمانی که تلگرام و اینستاگرام نبود و کارگاه نویسندگی داشتیم و مرتب وبلاگ مارال را به روز می کردید.
آللاهدان سیزه ساغلیق و اوغورلار آرزولاییرام.

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.