مارال ( قصه ها ، شعرها و یادداشت های علیرضا ذیحق)

مارال ( قصه ها ، شعرها و یادداشت های علیرضا ذیحق)

نقل مطالب ترکی و فارسی این وبلاگ در مطبوعات، کتب و شبکه های اجتماعی با ذکر نام نویسنده بلامانع است. alirezazihagh@gmail.com
مارال ( قصه ها ، شعرها و یادداشت های علیرضا ذیحق)

مارال ( قصه ها ، شعرها و یادداشت های علیرضا ذیحق)

نقل مطالب ترکی و فارسی این وبلاگ در مطبوعات، کتب و شبکه های اجتماعی با ذکر نام نویسنده بلامانع است. alirezazihagh@gmail.com

ترجمه ی اشعاری از رقیه کبیری ( شاعر آذربایجانی ) / ترجمه : علیرضا ذیحق


 ترجمه ی اشعاری از رقیه کبیری ( شاعر آذربایجانی )

از مجموعه شعر " تب ام را بگیر تبریزم "

 ترجمه : علیرضا ذیحق


رقیه کبیری شاعری است دو زبانه . به ترکی و فارسی می نویسد وذوق و خیالی جوشنده دارد . مجموعه شعری با نام" تب ام را بگیر تبریزم/ آل تبیمی تبریزیم ! " از وی منتشرشده که مثل یک حادثه بر تارک شعر فرود آمده و در خوانش آن ، او را بر قله های خلاقیتی می بینیم که نسیم سبلان را دارد و استواری سهند را . شعر آذربایجان را به یک شکوفایی پیوند می زند که روز گاریست چشم انتظار آن بودیم . خصوصا بعد از مجموعه شعر " ماویلر/ آبی ها " از حمیده رئیس زاده در بین زنان .کتاب " آبی ها"  تبلوری داشت که حتی مجموعه شعرهای بعدی شاعر نیز چنان شکوهی راهرگز تکرار نکرد . اما اکنون رقیه کبیری با نوپردازی های شگرف خود ، ضمن بیان حسی بکر از زنانگی ، زبان شعرش را نیز اعتلا بخشیده و متفاوت تراز پیشینه ی شعری معاصر ، به ساختاری دست یافته که واژگان نیز طرحی نو می پذیرند

 


 ترجمه ی اشعاری از رقیه کبیری ( شاعر آذربایجانی )

از مجموعه شعر " تب ام را بگیر تبریزم "

 ترجمه : علیرضا ذیحق

رقیه کبیری شاعری است دو زبانه . به ترکی و فارسی می نویسد وذوق و خیالی جوشنده دارد . مجموعه شعری با نام" تب ام را بگیر تبریزم/ آل تبیمی تبریزیم ! " از وی منتشرشده که مثل یک حادثه بر تارک شعر فرود آمده و در خوانش آن ، او را بر قله های خلاقیتی می بینیم که نسیم سبلان را دارد و استواری سهند را . شعر آذربایجان را به یک شکوفایی پیوند می زند که روز گاریست چشم انتظار آن بودیم . خصوصا بعد از مجموعه شعر " ماویلر/ آبی ها " از حمیده رئیس زاده در بین زنان .کتاب " آبی ها"  تبلوری داشت که حتی مجموعه شعرهای بعدی شاعر نیز چنان شکوهی راهرگز تکرار نکرد . اما اکنون رقیه کبیری با نوپردازی های شگرف خود ، ضمن بیان حسی بکر از زنانگی ، زبان شعرش را نیز اعتلا بخشیده و متفاوت تراز پیشینه ی شعری معاصر ، به ساختاری دست یافته که واژگان نیز طرحی نو می پذیرند وایده ها و عواطف ، رنگین کمانی می شوند که مدام با جلوه های تازه می آمیزند. وی با اعتنا به مضامین عمیق و انسانی ِ شعرهایش در کنار شاعرانی چون زیبا کرباسی،نگار خیاوی و حمیده رئیس زاده، جزو پیشگامان شعر زنان آذربایجان قرار می گیرد . برای آشنایی بیشتر با خلاقیت شاعر ، سه شعر از وی را به فارسی ترجمه کرده و تقدیم می کنم* :

زندگی

پرده ای ناگشوده

پنجره ای بسته

و هوایی نافذ از تَرَک ِ شیشه

همه ی زندگیست!

شاید هم زندگی

زنی که

درمقابل آینه

فراموش اش می شود

تارموهایش

در دندان شانه ها

و گرم می کند دستانش را

درداغی ِ فنجانها ...

شاید هم گرمی ِ نانی

در دستان مردی

که لبخندش را زیر سبیلی

می پوشاند ...

 

حسرت

یک لب خنده

دوسبد بوسه

آغوشی از عشق

لب پنجره می چینم ...

دستها در گیسوانم می لغزد

و آینه به رویم می خندد

مبل پذیرایی خمیازه می کشد.

زنگ در حسرت دستانت را دارد

و خیالم می پرد

رو شیشه ی پنجره ها .

 

تب ام را بگیر تبریزم

تبریزمن !

تبم را بگیر

در استخر "شاه گُلی"

که آبش به گل نشسته.

قلبم را بگیر

تا انگشتانت

رنگی شود

 از آجرهای مسجد کبود .

آفتابگردان های خوی

تخمه می شکنند

و گریه ی رودها را دارند

که جاری بودند و روان .

برکه ی " قورو گُل "

اردک هایش را پر می دهد

وبرای ارومیه

دل می سوزاند .

بیا

تو ومن

"ارک "را در کنار رود

به پا سازیم

و سوگواره هارا

به تبر ویران کنیم 

و بگوییم زنده باد تبرها!

آغوش ات را برایم وا کن تبریز!

سینه ام عطر تو دارد

و گیسوانم

از طوفانهای تو

موج برمی دارد .

در مه تو گم می شویم

و کسی نمی بیند

به گاهی که گیسوانم را در تن ات می پیچی .

تور عروسی ام را بردار

تب ام را بگیر تبریزم.

 

------------------

* " تبیمی آل تبریزیم " / رقیه کبیری / چاپ اول 1390، تبریز،انتشارات نباتی

** " ماویلر / آب ها " / حمیده رئیس زاده( سحر ) / چاپ اول 1365

 








نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.