مارال ( قصه ها ، شعرها و یادداشت های علیرضا ذیحق)

مارال ( قصه ها ، شعرها و یادداشت های علیرضا ذیحق)

نقل مطالب ترکی و فارسی این وبلاگ در مطبوعات، کتب و شبکه های اجتماعی با ذکر نام نویسنده بلامانع است. alirezazihagh@gmail.com
مارال ( قصه ها ، شعرها و یادداشت های علیرضا ذیحق)

مارال ( قصه ها ، شعرها و یادداشت های علیرضا ذیحق)

نقل مطالب ترکی و فارسی این وبلاگ در مطبوعات، کتب و شبکه های اجتماعی با ذکر نام نویسنده بلامانع است. alirezazihagh@gmail.com

شعرهای پاییزی / مارال ذیحق

https://s17.picofile.com/file/8418506376/%D9%85%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%84_2.jpg   شعرهای پاییزی / مارال ذیحق

1

چه یلدای مبارکیست

وقتی پاییز را هم

با دوست داشتنت تمام میکنم.


  https://s17.picofile.com/file/8418506376/%D9%85%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%84_2.jpg   شعرهای پاییزی / مارال ذیحق

1

چه یلدای مبارکیست

وقتی پاییز را هم

با دوست داشتنت تمام میکنم.


2

آخرین برگهای پاییز را بتکان

یلدا چشم انتظار است

 تا کمی بیشتر دوستت داشته باشم.  

3

نظم جهانی را به هم میریزد

سوز آذر چشمانت

نگاهم که میکنی زمستانم بهار می شود.

  4

نکند دلتنگی هایت را

 در گوش باران زمزمه کرده ای که

 تا باران می بارد به یادت می افتم.

  5

پاییز همیشه کم می آورد

گاه روزهایش

گاه برگهایش

و گاه تو را.

6

به کجا باید پناه برد؟

وقتی دریا هم

 موج موهای تو را به رخ من میکشد.

7

مهرت به دلم نشست و پاییز شروع شد

وای از غم بی مهری تو

 در دل پاییز.

8

پاییز را ببین!

فصل ها هم که دلشان گرفت

 می بارند.

9

فصل کوچ رسیده و تو

 باز در خیالم پر میزنی؟

10

نامش انار بود

زیبا دختر پاییزی

خندید و صورتش گل انداخت

دختر است دیگر

خنده به او می آید.


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.