1
چه یلدای مبارکیست
وقتی پاییز را هم
با دوست داشتنت تمام میکنم.
شعرهای پاییزی / مارال ذیحق
1
چه یلدای مبارکیست
وقتی پاییز را هم
با دوست داشتنت تمام میکنم.
2
آخرین برگهای پاییز را بتکان
یلدا چشم انتظار است
تا کمی بیشتر دوستت داشته باشم.
3
نظم جهانی را به هم میریزد
سوز آذر چشمانت
نگاهم که میکنی زمستانم بهار می شود.
4
نکند دلتنگی هایت را
در گوش باران زمزمه کرده ای که
تا باران می بارد به یادت می افتم.
5
پاییز همیشه کم می آورد
گاه روزهایش
گاه برگهایش
و گاه تو را.
6
به کجا باید پناه برد؟
وقتی دریا هم
موج موهای تو را به رخ من میکشد.
7
مهرت به دلم نشست و پاییز شروع شد
وای از غم بی مهری تو
در دل پاییز.
8
پاییز را ببین!
فصل ها هم که دلشان گرفت
می بارند.
9
فصل کوچ رسیده و تو
باز در خیالم پر میزنی؟
10
نامش انار بود
زیبا دختر پاییزی
خندید و صورتش گل انداخت
دختر است دیگر
خنده به او می آید.