مارال ( قصه ها ، شعرها و یادداشت های علیرضا ذیحق)

مارال ( قصه ها ، شعرها و یادداشت های علیرضا ذیحق)

نقل مطالب ترکی و فارسی این وبلاگ در مطبوعات، کتب و شبکه های اجتماعی با ذکر نام نویسنده بلامانع است. alirezazihagh@gmail.com
مارال ( قصه ها ، شعرها و یادداشت های علیرضا ذیحق)

مارال ( قصه ها ، شعرها و یادداشت های علیرضا ذیحق)

نقل مطالب ترکی و فارسی این وبلاگ در مطبوعات، کتب و شبکه های اجتماعی با ذکر نام نویسنده بلامانع است. alirezazihagh@gmail.com

شعرهای مارال ذیحق

https://s17.picofile.com/file/8418506376/%D9%85%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%84_2.jpg


 https://s17.picofile.com/file/8418506376/%D9%85%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%84_2.jpg


شعرهایی از مارال ذیحق

1

توبیا

گلها که تورا ببینند

پا پس می کشند.

2

ماهی قرمز 

گاهی خودش را به تُنگ میزد

گاهی به زندگی .

3

انگار فصلی میان فصل‌ها گم شده است

که دل ها را قراری نیست . 

4

هر چه بیشتر فکر میکنم میبینم

این ما هستیم که سپری می‌شویم نه روزها

5 

چه بیهوده انتظار یست آمدن بهار 

وقتی یادت

در زمستان هم گل می‌کند.

6 

رنگ شاهنامه را به خود ندیده بود 

ولی حماسه ها می آفرید مادر. 


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.